به گزارش خبرگزاری حوزه، صنعت سریالسازی در کنار عرصه فیلمسازی، امروزه در دنیا به یکی از پولسازترین صنایع فرهنگی و رسانه ای تبدیل شده است. بنابر آمار جهانی در حال حاضر پس از ایالات متحده و بریتانیا، ترکیه سومین صادرکننده سریال های تلویزیونی به کشورهای مختلف به شمار می رود که البته در سال های اخیر رقیب جدی به نام کره جنوبی پیدا کرده و شانه به شانه با این کشور آسیای شرقی در حال رقابت در این زمینه است.
بر اساس آماری که سال گذشته منتشر شد، در ترکیه سالیانه حدود ۶۰ سریال تولید میشود و مردم حدود ۱۷۰ کشور دنیا مخاطب این سریالها هستند؛ با این توضیح برخی از این سریال ها بیش از یک صد قسمت دارند و برخی دیگر کمتر از این میزان هستند.
ترکیه در سال میلادی گذشته با صادرات سریال به این تعداد کشور، درآمدی بیش از ۵۰۰ میلیون دلار کسب کرده و این در حالی است که این محصولات در کشورهای خاورمیانه، آمریکای لاتین، آمریکا، استرالیا و اروپا طرفداران قابل توجهی دارند.
اهداف ترکیه از صنعت سریالسازی
به اعتقاد کارشناسان، هدف از تولید فیلمهای ترکیهای در سطح جهانی، معرفی فرهنگ و تاریخ ترکیه، ارتقای وجهه این کشور در عرصه بینالمللی، همچنین جذب گردشگر و سرمایهگذار خارجی و در نهایت، افزایش درآمدزایی از طریق صنعت سینماست. به دیگر سخن می توان گفت که ترکیه از صنعت فیلمسازی و سریال سازی خود به عنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف دیپلماسی فرهنگی و اقتصادی بهره می برد.
نتایج تحقیقاتی که در طول ده سال اخیر صورت گرفته، حاکی از آن است که تولید و نمایش گسترده فیلمهای ترکیهای، زمینه ساز اشتیاق مردم کشورهای دیگر به منظور سفر به ترکیه و سرمایهگذاری در این کشور شده که اتفاقاً بخش قابل توجهی از این مشتاقان، ایرانی بوده و هستند.
از سوی دیگر همین فیلمها و سریالها در مقیاس یک پلتفرم مؤثر تبلیغاتی به زمینه و بستری تبدیل شده اند برای معرفی کالاها و محصولات تولیدی ترکیه به مخاطبان جهانی و از این حیث نیز مقامات ترکیه سرمایه گذاری وسیعی برای تولید و نمایش فیلم ها و سریال های ترکی داشته اند.
تبلیغ زندگی لاکچری و دوری از واقعیتهای ترکیه
در عین حال و در بحث از فرم و محتوای این قبیل آثار آنچه حائز اهمیت است اینکه بسیاری از سریال های ترک، عملاً در پیِ به نمایش گذاشتن زندگیهایی مرفه و غیرواقعی هستند و آنچه مشهود است آن که این تلاش در مسیر نمایش دنیای ساختگی با واقعیت زندگی امروز بی ارتباط یا کم ارتباط است.
چندی پیش مصاحبه ای از وابسته فرهنگی ایران در استانبول منتشر شد که اعلام می داشت، سبک زندگی مردم ترکیه شبیه به سریالهای تجاری این کشور نیست.
به اذعان کارشناسان و منتقدین، یکی از مهمترین نقدهای وارد بر این آثار ناظر به بحث شخصیت سازی است، چه آن که شخصیتها در سریال ها معمولاً در قصرهای لوکس و دارای روابط عاشقانه پرهیجان و موقعیتهای مالی عالی زندگی میکنند که هیچ ارتباطی با زندگی واقعی مردم ترکیه ندارد. این تصویرسازیها بهطور غیرمستقیم تصویری دستنیافتنی و ایدهآل از زندگی را در ذهن مخاطب ایجاد میکند که خود همین مساله میتواند زمینه ساز نارضایتی و فشارهای روانی در بین مخاطبانی شود که در واقعیت به این ایدهآلها دست پیدا می کنند.
قصههای عاشقانه برای جذب مخاطب عام
از سوی دیگر قصههای عاشقانه در سریال های ترکیه ای معمولاً بسیار احساسی و جذاب روایت می شوند و حال آن که محتوای اکثر آن ها به دور از مشکلات و چالشهای واقعی روابط عاطفی به شمار میروند. نکته مهم دیگر ناظر به شکل گیری روابط مثلثی و مربعی عشقی است که متأسفانه تأثیرات نامطلوبش را هم در سبک زندگی ایرانیانی که مخاطب این قبیل سریال ها هستند برجای گذاشته است.
به دیگر سخن، این روابط معمولاً بدون هیچگونه پیچیدگی و با یک پایانبندی خوشخیالانه پیش میروند و حال آن که در دنیای واقعی روابط نیازمند تلاش، تعامل و سازشهای فراوان است. از سوی دیگر بسیاری از شخصیت های سریال ها، به ندرت با مشکلات روزمره زندگی همچون اضطراب، افسردگی یا چالشهای اجتماعی مواجه می شوند و این مساله البته ریشه در ضعف در شخصیت پردازی در روند ساخت سریال دارد.
کلیشههای تکراری و ملالآور
سریال های ترکیه ای بهویژه بهخاطر طولانی بودن و تکرار کلیشههای داستانی شناخته میشوند. روابط عاشقانه پر از سوءتفاهم، داستانهای مثلثهای عشقی و درامهای بیپایان که گویا قصد به نتیجه رسیدن هم ندارند و این روند تکراری، مخاطبان حرفه ای را به جهت ملالآور بودن اذیت می کند، هر چند که شاید برای برخی مخاطبان همچنان واجد جذابیت باشد.
از دیگر مشکلات این قبیل سریالها، تلاش نویسندگان و سازندگان در راستای ترکیب سنت و مدرنیته است. در این میان، شخصیتها در موقعیتهای اجتماعی و اخلاقی خاصی قرار میگیرند که نه فقط با ارزشهای فرهنگی جوامع هدف هماهنگ نیستند، بلکه در مواردی حتی موجب تحریف این ارزشها و معرفی رفتارهای غیر اخلاقی بهعنوان بخشی از فرهنگ روزمره می شوند.
از سوی دیگر، در بسیاری از این سریالها، شخصیتهای اصلی درگیر خیانت، دروغگویی یا توطئه علیه دیگران هستند. این در حالی است که به طور همزمان، ارزشهایی همچون عشق پاک، حمایت خانوادگی، یا اهمیت دوستی تبلیغ میشوند.
ترویج فرهنگ غلط مصرفگرایی
نکته مهم دیگر درباره سریالهای ترکیهای این که به شدت تبلیغ کننده یک سبک زندگی مادی و مصرفی هستند. منازل، خودروها، لباسها و حتی مواد غذایی لوکس به شدت به نمایش گذاشته میشود. این امر میتواند باعث افزایش توقعات غیرواقعی مخاطبان از زندگی روزمره شود و مشکلات روانی مثل حسرت، مقایسهی منفی و فشار مالی ایجاد کند.
از دیگر جنبههای برجسته سریال های ترکیهای، تبلیغ گردشگری و بازار املاک این کشور است. نمایش لوکیشنهای زیبا و مدرن مانند استانبول، ازمیر یا آنتالیا و سبک زندگی شهری در این مناطق، مخاطبان را ترغیب میکند که به این کشور سفر کنند یا حتی در آنجا سرمایهگذاری نمایند. این یک سیاست آگاهانه برای جذب گردشگر و افزایش درآمد کشور است که به شکلی هنری در سریالها گنجانده شده است.
اهداف خاص در تولید سریال های تاریخی
عمدهترین مباحثی که از سوی سریال های ترکی در حوزه تهاجم فرهنگی و القای پیام صورت گرفته با سریال معروف "حریم سلطان" رخ داده که تاریخ عثمانی در زمان سلطان سلیمان قانونی را به صورت کاملا عامه پسند و تجاری مطرح کرده است، به نحوی که خانوادهها را درگیر خود نموده است؛ از روابط عاشقانه در دربار تا حسادتهای زنانه از جمله موضوعات خانواده پسند است که در این سریال نمایان بود. هرچند با سطحی پایین اما وقایع تاریخی را به خورد مخاطب میدهد.
بعد از این اثر شاهد هستیم که سریالهای ترکی به لحاظ هوشمندی و هدفمندی ظاهر قویتری پیدا میکنند. به عنوان مثال می توان به سریال"ارطغرل" اشاره کرد که به زندگی موسسین امپراتوری عثمانی میپردازد. سریال "سلطان عبدالحمید" نیز از سریالهای مهم و تاثیرگذار بوده که به آخرین امپراتوران عثمانی میپردازد. سریالی دیگر هم به زندگی سلطان محمد فاتح پرداخته که به لحاظ فرمی جذابیت های خاصی برای مخاطب فراتر از جهان اسلام نیز دارد.
نکته مهم در این میان آن که از سال ۱۹۲۰ میلادی که امپراتوری عثمانی سقوط میکند و جمهوری ترکیه آغاز میشود، یک نوع انقطاع تاریخی در جامعه ترکیه رخ می دهد که مهمترین آن بحث تغییر خط است. این تغییر خط باعث میشود که ملت ترکیه از همه گذشته فرهنگی تمدن خود قطع رابطه کنند. یعنی با وجود ارتباط فیزیکی با بناها و اماکن تاریخی و با وجود ۶۰۰ سال تالیفات مختلف در دوره عثمانی، هیچ کس از این نوشتهها و آثار سردرنمیآورد. به این ترتیب ارزشهای دینی هم کمرنگ میشود و کمکم از هویت تاریخی و دینی خود مردم جدا میافتند و این بحران هویتی ایجاد میکند که مردم به خود بیایند که ما که هستیم و تاریخمان چیست!؟
پاسخ به این پرسش هم یک موج فرهنگی است که سریالسازی بخشی از این موج فرهنگی است. در حال حاضر مردم در استانبول به دنبال این هستند که خط عربی و ترکی قدیم را یاد بگیرند و آموزشگاههای زیادی هم در این زمینه تاسیس شده با این وجود تلاش در جهت ساخت سریال های تاریخی با هدف احیای عثمانی گری هم باید در همین راستا ارزیابی و تحلیل شود.
گزارش از: سید محمدمهدی موسوی










نظر شما